راننده عذرخواهی میکند تا کناری بایستد و به تلفن همراهش پاسخ بگوید.
پس از یکی دو دقیقه صحبت و نهایتا خداحافظی، رو به مسافران میگوید:
ببخشید، جریمه صحبت کردن با موبایل حین رانندگی بسیار سنگین شده و یا باید
جواب ندهم و یا لازم است برای پاسخ دادن به تماسهای ضروری، گوشهای توقف
کنم.
به گزارش سافت گذر به نقل ازسیتنا؛ اواخر فروردین ماه سال جاری، هنگامی که
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برای پاسخگویی به پرسش نمایندگان در مجلس
حضور یافته بود، در بخشی از سخنانش گفت: امروز ۵۴ میلیون مشترک فعال تلفن
همراه وجود دارد و ۸۹ میلیون خط تلفن همراه واگذار شده که با احتساب خطوط
تلفن ثابت در حال حاضر به ازای هر فرد ایرانی، دو خط تلفن فعال در کشور
وجود دارد.
تقیپور در ادامه با بیان اینکه سال گذشته هزار و صد میلیارد دقیقه مکالمه
در کشور وجود داشته است، گفت: به صورت میانگین مردم هر روز، سه میلیارد
دقیقه در روز با تلفن همراه صحبت کردهاند و ۹۸ درصد این مکالمات موفق بوده
است.
اکنون کافی است که بخش زیادی از جمعیت نزدیک دوازده میلیون نفری زیر ده
سال، درصد چشمگیری از جمعیت ده سال و بالاتر تا پانزده سال و بخشی از
جمعیت بالای هفتاد سال را از جمع کاربران تلفن همراه خارج کنیم تا با کسر
عدد حداقلیِ پانزده میلیون از آخرین عدد جمعیتی کشور، دریابیم که سه
میلیارد دقیقه مکالمه در بهترین حالت به شصت میلیون نفر تعلق دارد؛ به
عبارت بهتر، هر نفر روزانه میانگین پنجاه دقیقه مکالمه، آن هم تنها با تلفن
همراه انجام میدهد!
فارغ از هر گونه سخن در تأیید یا رد آمار مطرح و یا قیاس اعداد و ارقام به
دست آمده با دیگر جوامع، بهتر است با عدد به دست آمده پلی بزنیم به چگونگی
رخ دادن این فرایند؛ بیشتر در چه مکانها و چه زمانهایی با این وسیله
همراه مکالمه میکنیم؟ زنگ تلفنمان یا بلندی صدای خودمان، روزانه موجب آزار
چند نفر میشود؟ دیرکرد یا شتاب در پاسخ دادن به تماس ورودی و حتی پیامک
را به خشنودی/نارضایتی چند نفر ترجیح میدهیم و...؟
به عبارتی بهتر، بیایید فکر کنیم که چقدر دیگران را با تلفن شخصی و گاه
عزیزتر از جانمان میآزاریم؟ زمانی که در اتوبوس، تاکسی و یا مترو هستیم،
هنگامی که در محل کار و در جمع همکاران و یا حتی حضور ارباب رجوع هستیم، در
جمعهای خانوادگی و یا دوستانه چطور؟ در کلاس درس، مطب دکتر، عروسی، عزا،
مهمانی و ...؟
ناگفته پیداست که پاسخگویی به تلفن همراه و مخاطب آن سوی خط حتما کاری
شایسته است؛ اما آیا نمیشود که مثلا در اماکن عمومی مانند اتوبوس یا مترو،
دست کم اندکی آرامتر مکالمه کنیم؟ آیا رعایت حقوق دیگران اهمیت ندارد که
مثلا با این توجیه که «نمیشنوم» به ذهن دیگران یورش نبریم؟ آیا نمیشود که
در برخی از اماکن عمومی، تلفن همراهمان را روی حالت سکوت بگذاریم تا آهنگ
خوشایند زنگ آن برای دیگران حکم سنباده به اعصاب را پیدا نکند؟
اکنون کافی است که بدانیم در آستانه بیست سالگی ورود این پدیده مدرن به
کشورمان هستیم؛ سابقه نخستین تماس تلفن همراه در کشورمان به نوزدهم مرداد
ماه سال ۱۳۷۲ خورشیدی برمیگردد؛ البته درست بیست سال پس از نخستین تماس
غیر تجاری تلفن همراه در جهان که در سال ۱۹۷۳ میلادی توسط دکتر مارتین
انجام گرفت.
این در حالی است که اکنون این وسیله پر کاربرد، به ویژه انواع هوشمند
(SMART) آن تا اندازهای به زندگی روزمرهمان گره خورده که حتی تصور یک روز
بدون آن برایمان غیر ممکن مینماید؛ اما شاید یک بار هم به پالایش
اخلاقیات مرتبط با آن ننشسته باشیم تا سهمی در فرهنگ سازی در این زمینه
داشته باشیم.
به این ترتیب ممکن است در میانههای گفتوگو با دوستی، پیامکی دریافت کنیم
تا بناگاه مشغول نوشتن پاسخ به کیلومترها آنسوتر شده و از نیم متریمان
غافل شویم؛ یا ممکن است هنگام صحبت با تلفن همراه آنقدر بلند حرف بزنیم که
دور و اطرافیانمان آزرده شوند و یا...؛ اما چاره چیست؟
به یافتن راهکار که میرسیم، غالبا ذهنمان به سمت رسانههای فراگیر و
کلیشه همیشگی سوق پیدا میکند؛ «باید فرهنگسازی کنند»، انگار نه انگار که
صحبت درباره امثال من و شما و یا دور و اطرافیانمان است! اینجاست که نظر
شایستهترین اقدام برای مقابله با این ویژگیهای زشت «تذکر دادن» به نظر
میرسد که البته روشی صد درصد مفید هم به شمار نمیآید، چراکه ممکن است با
مذاق بسیاریمان جور درنیاید، مگر اینکه از طرف نزدیکان و اعضای خانواده
باشد.
آیا هیچ شده زمانی که صحبت کردن بلند بلند یک نفر با تلفن ناراحتتان کرده
است، به یاد فردی مشابه در اطرافیانتان بیفتید و تصمیم بگیرید که در نخستین
وهله مشکلش را به وی گوشزد کنید تا در صدد رفع آن برآید؟